مسافرت یزد
بعد از چند وقت تصمیم گرفتم وبلاگ داداشم رو به روز کنم آخه یه چند ماهی بود در گیر ازدواج خودم بودیم و اصلا وقتی نداشتم که به وبلاگ داداشم برسم . مامان و حمید با آبجی اکرم و حسن آقا بعد از مراسم من رفتند یزد (آخه چون من باید میامدم مشهد تصمیم گرفتیم مامان رو بفرستیم مسافرت که یه اب و هوای عوض کنند ) چون وقت زیای نداشتند تصمیم گرفته بودند یزد و اطراف یزد را برن ولی این جور که میگفتند بچه ها یعنی دو خواهر زاده با دایی (ابوالفضل و زینب و حمیدرضا) بعضی موقع ها با هم دعوا میکردند ولی بازم بهشون خوش گذشته بود ! اینم عکساش !!!!!!!!!!!!!!! &n...
نویسنده :
نی نی و می نی
22:25